سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیریت راهبردی چیست و چه سطوحی دارد؟

 

پیش از تعریف مدیریت راهبردی باید با راهبرد یا استراتژی آشنا شویم. فرض کنید شما در زندگی شخصی یا کسب و کاری تان هدفی را انتخاب کرده اید. راهبرد یا استراتژی مسیری است که شما را آن هدف می رساند. قطعا برای رسیدن به هر هدفی ملزم به داشتن برنامه ریزی هستیم و این برنامه ریزی همان برنامه ریزی راهبردی یا استراتژیک است که در دل مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی اتفاق می افتد. در مدیریت راهبردی ما همیشه در حال رصد کردن این هستیم که آیا برنامه استراتژیک، ما را به هدفمان می رساند یا خیر. در این مسیر ما همیشه باید به موانع داخلی (ضعف ها) و خارجی (تهدیدها) و همچنین قوت های داخل سازمان و فرصتهای خارجی توجه ویژه داشته باشیم تا در صورتی که در اجرای استراتژی ما اشکالی وجود داشت، با تغییر استراتژی بتوانیم به هدف برسیم.

اما سطوح استراتژی در مدیریت یا سطوح مدیریت استراتژیک به سه بخش تقسیم می شود.

1.    سطح corporate یا کل:  استراتژی هایی که در این سطح تدوین می شوند، با هدف هدایت کل سازمان و استفاده بهینه از منابع هستند. مدیرانی که در این سطح هستند، درک عمیقی از کل هولدینگ دارند.

2.    سطح business یا تجاری: در هولدینگ هایی که شامل چند سازمان هستند، استراتژی های تجاری برای هرکدام از این سازمان ها تدوین می شوند.

3.    سطح وظیفه ای یا functional: پایین ترین سطح مدیریت استراتژیک در سازمان است و مربوط به مدیرانی می شود که در یک زمینه تخصص زیادی دارند؛ مثل امور فروش یا بازاریابی یا مالی و...

 


ماتریس Swot چیست؟

 ماتریس یا جدول Swot مخفف چیست؟SWOT مخفف کلمات Strengths به‌معنی قوت‌ها و Weakness به‌معنی ضعف‌ها و Opportunities به‌معنی فرصت‌ها و Threats به‌معنی تهدیدهاست. در ادامه به تعریف مختصری از هرکدام از این چهار کلمه می‌پردازیم. 

قبل از ادامه به این نکته اشاره می‌کنیم که 2بعد از این ماتریس (قوت‌ها و ضعف‌ها) داخلی و درون‌سازمانی بوده و دو بعد دیگر آن (فرصت‌ها و تهدیدها) خارجی یا برون‌سازمانی است.

·        قوت‌ها (Strengths)

 قوت‌ها مجموعه‌ای از توانمندی‌ها و تخصص‌های قطعی و واقعی سازمان یا کسب و کار شماست که می‌توانید روی آن‌ها 100درصد حساب کنید. ویژگی‌هایی که با آن‌ها قادر به انجام ماموریت اصلی سازمان هستید یا می‌توانید هدف اصلی کسب و کار را با آن‌ها محقق کنید.

نقاط قوت در جدول Swot می‌توانند فردی یا سازمانی باشند. شما یک نیروی روابط عمومی قوی و حرفه‌ای دارید (قوت فردی) یا کسب و کار شما در تولید محصولات، خلاق و سریع عمل می‌کند ( قوت سازمانی)؛ پس قابلیت‌ها توانمندی‌های داخلی سازمان شما نقاط قوت هستند.

·         نقاط ضعف (Weakness) 

هرکدام از ما دربار? ضعف‌ها و کاستی‌های خودمان یا کسب و کارمان آگاهی‌هایی داریم و با کمی تامل وخودنقادی می‌توانیم فهرستی از آن‌ها را در تهیه کنیم. نقاط ضعف در تحلیل به اشکالات درونی Swot اشاره دارد؛ اشکالاتی که مانع رسیدن ما به اهدافمان می‌شود.

 به‌عنوان مثال تاخیر در ارسال سفارش محصولات، استفاده نادرست از مواد اولیه و هدررفتِ درصدی از آن‌ها، تمیزنبودن محیط کاری، کمبود یا نبود نیروی بسته‌بندی و… نمونه هایی از نقاط ضعف در بیزینس هستند.

·        فرصت‌ها (Opportunities)

فرصت، موقعیتی است در بیرون سازمان که اگر درست استفاده شود، زمینه‌هایی را برای جهش سازمان فراهم می‌کند. فرصت‌ها، بهترین موقعیت‌ها برای به جریان‌افتادنِ قوت‌ها و قدرت‌های آشکار و پنهان سازمان هستند. کسب و کار شما در استفاده به‌موقع از فرصت‌ها می‌تواند راه چندین‌ساله را یکساله طی کند و به موفقیت‌های چشمگیری برسد

رصد فرصت‌ها توسط مدیر کسب و کار بسیار اهمیت دارد. فرصت‌ها شکل‌های مختلفی دارند؛ ممکن است خلائی که رقبا نمی‌توانند آن را پر کنند، برای شما فرصت باشد یا دسترسی به اطلاعاتی جدید و بکر می‌تواند برای کسب و کارتان فرصت‌ساز باشد.

·        تهدیدها (Threats)

 تهدیدها مسائلی در بیرون از سازمان هستند که موقعیت شما را به خطر می‌اندازند و ادامه مسیر کسب و کارتان را با مشکلاتی مواجه می‌کنند. تهدید، عاملی بیرونی است و قوت‌های شما در ایجاد بهترین موضع‌گیری در برابر این تهدیدها بسیار تعیین‌کننده است. 

https://modirban.com/swot-analysis/


مهارتهای موردنیاز مدیران و راه یادگیری آن

اگر شما صاحب یک کسب و کار هستید، قطعا باید هم به فکر توسعه مهارتهای مدیریتی خود باشید و هم توسعه مهارت های فردی. اما یک مدیر لازم است تا چه مهارت هایی داشته باشد؟ بهترین و پربازده ترین روش کسب این مهارت ها کدام است؟ با ما همراه باشید تا به این سوالات پاسخ دهیم.

به طور کلی 3 نوع مهارت برای یادگیری مدیران وجود دارد. دو دسته از این مهارت ها (ذهنی و انسانی) در دوره های آموزشی مدیریت تدریس می شود؛ اما متاسفانه بسیاری از مدیران به دلیل مشغله زمانی را برای آموزش دیدن خود صرف نمی کنند. بهترین راه حل برای این مدیران شرکت در دوره Mba آنلاین است که زمان رفت و آمد را کاهش داده و باعث صرفه جویی در وقت آنها میشود.

مهارت های مدیران

·     مهارت های ادراکی یا conceptual، مهارتهای فنی یا technical مهارتهای انسانی. بسته به سطح مدیریت یک مدیر ضرورت یادگیری این مهارت ها نیز افزایش پیدا می کند. مدیران رده بالا بیشتر از هر کسی در سازمان لازم است تا مهارتهای ادراکی را در خود تقویت کنند. مدیران میانی از آنجا که بیشترین تعامل را با کارمندان مجموعه دارند، باید روی مهارتهای انسانی خود کار کرده و برای مدیران رده پایین یادگیری مهارت های فنی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تقویت مهارت های ادراکی یا ذهنی باعث می شود تا مدیر ارتباط بین اجزای سازمان را بهتر درک کرده و اثرات تغییرات در کسب و کار خودش را بهتر درک کند. یک مدیر رده بالا در سازمان باید بتواند به سازمان به عنوان یک کل بنگرد. تنها در این صورت است که می تواند سازمانش را به اهداف بلندمدت مدنظر برساند.

·     از طرفی یک مدیر رده میانی باید توانایی ارتباط گیری درست و بهینه با پرسنل سازمانی و روش های انگیزه بخشی و تشویق کارکنان را به خوبی بیاموزد.

·       و درنهایت یک مدیر رده پایین باید تواناییی کار با دستگاه ها و دستور العمل های اجرای دستگاه ها را بلد باشد.


اهمیت یادگیری اصول فروش و بازاریابی

توجه به بازاریابی و فروش شاه‌کلید موفیت هر کسب و کاری است. در دنیای پررقابت امروز بازارها به‌سرعت در حال تغییر هستند و با توجه به فعالیت‌های پیش‌بینی نشد? اقتصاد باید به بازاریابی و فروش توجه بیشتری شود. با فراگیری اصول بازاریابی و فروش برنامه ریزی منظم و موفقیت کسب و کارها امکان پذیر می‌شود.

متاسفانه در حال حاضر اغلب کسب و کارها برنامه مشخصی برای فروش و بازاریابی ندارند و به اهمیت آموزش نیروهای این بخش فکر نمی‌کنند. راه‌اندازی واحد بازاریابی و فروش یا حتی تفکیک قائل شدن بین آن‌ها به‌تنهایی کافی نیست. فروشنده خوب یک کسب و کار را موفق می‌کند. فروش و بازاریابی یک مشخصه ذاتی نیست؛ بلکه یک مهارت است که با آموزش و تمرین می‌توان آن را ارتقا داد و بهبود بخشید.

 افرادی که اصول فروش و بازاریابی را یاد گرفتند، می‌توانند از طریق راهکارهای زیر به کسب و کار خود کمک کنند:

  • ایجاد تصویر ذهنی مثبت از برند و کسب و کار برای مشتری؛
  • شکل‌دهی و حفظ روابط پایدار با مشتری؛
  • برنامه ریزی درست و اجرای دقیق استراتژی‌های بازاریابی و فروش؛
  • شناخت بیشتر فرآیندها و فعالیت‌های اصلی کسب و کار؛
  • ارتباط بهتر با ارکان دیگر کسب و کار برای دستیابی به اهداف فروش و بازاریابی.

https://modirban.com/product/professional-sales-course/

 


اهمیت یادگیری اصول فروش و بازاریابی

توجه به بازاریابی و فروش شاه‌کلید موفیت هر کسب و کاری است. در دنیای پررقابت امروز بازارها به‌سرعت در حال تغییر هستند و با توجه به فعالیت‌های پیش‌بینی نشد? اقتصاد باید به بازاریابی و فروش توجه بیشتری شود. با فراگیری اصول بازاریابی و فروش برنامه ریزی منظم و موفقیت کسب و کارها امکان پذیر می‌شود.

متاسفانه در حال حاضر اغلب کسب و کارها برنامه مشخصی برای فروش و بازاریابی ندارند و به اهمیت آموزش نیروهای این بخش فکر نمی‌کنند. راه‌اندازی واحد بازاریابی و فروش یا حتی تفکیک قائل شدن بین آن‌ها به‌تنهایی کافی نیست. فروشنده خوب یک کسب و کار را موفق می‌کند. فروش و بازاریابی یک مشخصه ذاتی نیست؛ بلکه یک مهارت است که با آموزش و تمرین می‌توان آن را ارتقا داد و بهبود بخشید.

 افرادی که اصول فروش و بازاریابی را یاد گرفتند، می‌توانند از طریق راهکارهای زیر به کسب و کار خود کمک کنند:

  • ایجاد تصویر ذهنی مثبت از برند و کسب و کار برای مشتری؛
  • شکل‌دهی و حفظ روابط پایدار با مشتری؛
  • برنامه ریزی درست و اجرای دقیق استراتژی‌های بازاریابی و فروش؛
  • شناخت بیشتر فرآیندها و فعالیت‌های اصلی کسب و کار؛
  • ارتباط بهتر با ارکان دیگر کسب و کار برای دستیابی به اهداف فروش و بازاریابی.

https://modirban.com/product/professional-sales-course/